یک پری ماهگون

مشخصات بلاگ
یک پری ماهگون

سلام! این اولین وبلاگی که ساختم و جایی که حرفا و خاطراتم رو قراره بنویسم...کتاب ها و فیلم هایی که خوندم و دیدم ، آدم هایی که ملاقات می کنم و گام هایی که می خوام بردارم...

طبقه بندی موضوعی
آخرین مطالب
چهارشنبه, ۱۳ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۸:۴۹ ب.ظ

آنا آلکسی یونا لیخوبابا

آنیوتا رو تموم کردم!
برخلاف دیگر کتاب های رمان روسی که خونده بودم آنیوتا نثر روان و دلچسبی داشت و شیوه روایت داستان هم دلپذیر و دارای نقاط قوت خوبی بود...آنیوتا ( با نام اصلی آنا آلکسی یونا لیخوبابا)  دختری نه چندان زیبا ولی کاری و پر از حس زندگی بود که به نیروهای شوروی در جنگ جهانی دوم میپیونده و کمک هاش و حس لطیف زندگی و مجاهدتش باعث میشه در دل دیگران جا باز کنه....در این بین فرمانده جنگ ( مچتنی ) در جنگ دچار آسیب بینایی میشه و داستان زیبای اصلی که عشقی زیبا و معصوم بین فرمانده که نابینا شده و آنیوتا شکل میگیره و همه بهشون لقب رومئو و ژولیت رو میدن
...داستان دارای فلش بک هایی به صورت مرور خاطرات هست که اصلا خواننده رو دچار سردرگمی نمیکنه بلکه بیشتر بر جذابیت داستان اضافه میکنه...
رمان جالبی بود و چون آخر داستان رو میدونستم ولی با این وجود خوندمش پس نشون میده چقدر قدرت قلم نویسنده قوی و نافذه و مهم داستان نیست بلکه احساسات ، افراد و افکارشون هست که به یک داستان رنگ زندگی میدن و باعث جلب نظر مخاطب میشن...خوشمان آمد. در جایی خوندم نویسنده کتاب تمام داستان هاش از روی واقعیت و شخصیت های حقیقی نوشته ؛ ولی چون جستجو هام تو اینترنت به جایی نرسید فعلا نمیدونم درسته یا نه! اگر واقعی باشه که چه بهتر :) 
من کتاب رو از سری کتاب های بازیافتی که آورده بودن و کسی نمیخواستش پیدا کردم...واقعا حیفه کتاب به این عزیزی رو بندازن دور و کسی از لذت خوندنش بهره ای نبره! هرچیزی رو بندازی دور ولی کتاب رو نه!!! مخصوصا کتاب چاپ قدیمی که ورق هاش کاهیه!! لذت داره خوندنش تو هوای بارونی
نگاه کردم تو گوگل فایل های الکترونیکش بود ، اگه دوستدار رمان های روسی و همینطور اتفاقات جنگ و فهمیدن اجتماع اون دوران هستید این کتاب رو پیشنهاد میدم.
مشخصات :
آنیوتا
نویسنده : بوریس پوله وری
مترجم : آلک قازاریان
آرایش کتاب از زاریانسکی
نشر دانا / چاپ اول 1360
بهاء 200ریال
 
عاشق قیمت کتابم :)


آنیوتا
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۲۰:۴۹
پری
سه شنبه, ۱۲ ارديبهشت ۱۳۹۶، ۰۷:۳۴ ب.ظ

وقتی فهمید

گفتم ممکنه مطالب خوب مجلات رو معرفی کنم؟

مجله دانشمند شماره 10 آذر 94 ( قدیمیه ولی ارزشش رو داره)

عنوان مطلب ( زندگی خودم - یادداشتی از الیورساکس وقتی فهمید سرطان بی درمان دارد)

ترجمه کاوه فیض اللهی

متن در مورد بزرگداشت الیور ساکس ، عصب شناس و نویسنده برجسته ای است که در 30 اوت 2015 به علت سرطان فوت می کنند....متن اصلی بیشتر مد نظرم نیست بلکه یادداشتی که خود الیورساکس نوشته برام جالب و آموزندست...یادداشتی که بعد اینکه میفهمه به علت سرطان دیگر نمیتونه زندگی کنه و حسش به دنیا و وقایع اطرافش مثلا :

" احساس میکنم ناگهان دیدم واضح تر و گستره آن وسیع تر شده است.زمانی برای هیچ کار غیر ضروری نیست.باید روی خودم، کارم و دوستانم متمرکز شوم. دیگر لازم نیست هر شب برنامه ساعت خبری را تماشا کنم.دیگر لازم نیست به رویدادهای سیاسی یا گفت وگوهای مربوط به گرمایش جهانی توجه کنم. این بی تفاوتی نیست بلکه کناره گیری است- هنوز عمیقا نگران خاورمیانه، گرمایش جهانی و نابرابری روزافزون هستم، اما اینها دیگر به من مربوط نمی شوند؛ بلکه به آینده تعلق دارند.از دیدار جوانان مستعد به وجد می آیم-  احساس میکنم آینده به افرادی سپرده شده که لیاقتش را دارند. "

من فقط ی قسمت کوتاهش رو گذاشتم میتونید تو گوگل سرچ کنید تا بیشتر به احساس نویسنده پی ببرید...خلاصه خیلی زیبا بود و تحت تاثیر قرار گرفتم.

دیدش قشنگه.قلمش.با اینکه ترجمست ولی بازم قشنگه...از بین کتاب های الیورساکس فقط کتاب ( مردی  که زنش را با کلاه اشتباه گرفت) ترجمه شده...دلم میخواد کتابش رو بخونم.

روحش در آرامش باد

* تو کتابخونه مجله هم هست ولی زمانی میشه ببریش خونه که تاریخ انتشارش مال خیلی قبل باشه یا دو سری جدید ازش تو کتابخونه باشه...ممکنه اکثر مجلاتی ک متن هاشو میزارم قدیمی باشن ولی خب دیگه اصل مطلب که خوبه !!! 

۲ نظر موافقین ۳ مخالفین ۰ ۱۲ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۹:۳۴
پری